شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

طبقه بندی موضوعی

این راه به جایی نمی رود

 

یادداشتی بر نوشته عزیز بزرگوار دکتر بهرنگ صدیقی

جامعه شناسی در ایران به کجا می رود و دستاوردهای آن در سالهای اخیر چه بوده است؟ اگر بپذیریم که انسان یک موجود سیاسی است و تمام فعالیت های روزمره ما بر اساس رفتاری سیاسی – به معنای عام آن- شکل می گیرد، جامع شناس در کجای این چرخه قرار دارد؟در جامعه امروز ایران که تمام افراد تحلیلی شخصی از مسائل اجتماعی روزمره دارند و به تعبیر دکتر عضدانلو بزرگترین جامعه شناسان ما رانندگان تاکسی هستند، جامعه شناسان ما که به ابزار علمی نیز مجهز شده اند در کجای این جامعه قرار دارند؟ جامعه شناسان کجایند؟ من به شما می گویم، آنها را در بطن جامعه نمی یابید و اگر فکر می کنید که آنها را می توانید در خیابان ها در حال مشاهده رفتارهای جاری در  جامعه بیابید سخت در اشتباهید، آنها حتی در تأملات سیاسی هم نیستند. آنها را می توانید در کتابخانه های شخصی، پشت درهای بسته دانشکده ها و یا در سمینارهایی  بیابید که خارج از دایره جامعه، برای جامعه برگزار می شود.

فاصله ایجاد شده بین جامعه شناسان به عنوان بدنه ای از جریان روشنفکری جامعه با مردم از کی و چرا به وجود آمده است؟ این پرسش را نمی توان با نگاهی تک بعدی نگریست چرا که عوامل بسیاری در ایجاد این فاصله دخیل بوده و هستند که به اختصار به تعدادی از آنها اشاره می کنم، عواملی چون بی اعتمادی مردم نسبت به بدنه روشنفکری که نه تنها وظیفه خود را که نقد جامعه و حکومت است به فراموشی سپرده است بلکه به بدنه حکومت ملحق شده است و به نوعی به «روشنفکران حرفه ای»* که ادوارد سعید می نامید تبدیل شده اند. در کنار این بی اعتمادی، ترس و محافظه کاری  روشنفکران قرار دارد که ترجیح می دهند از مردم فاصله بگیرند که مبادا موقعیت خود را  نزد دستگاه های حکومتی از دست بدهند و این چیزی است که قدرت از انها می خواهد تا در آرامش به اِعمال قدرت خود بپردازد. در این میان روشنفکران حرفه ای که به بدنه حکومت و قدرت وصل شده اند تکلیف مشخصی دارند و به عنوان سخن گویان قدرت وظایف خود را به خوبی انجام می دهند که بازتاب ان را در برخی از مطبوعات و رسانه های صوتی و تصویری می بینیم اما روشنفکرانی که هنوز گوشه چشمی به وظیفه خود دارند در وضعیتی دهشتناک قرار دارند چرا که از یک سو از سوی مردم طرد می شوند چرا که مردم ما همه را با یک چوب می زنند (روشنفکران حرفه ای) و از دیگر سو از سوی قدرت طرد شده اند و از انجایی که تمام رسانه ها به نوعی در زیر سیطره قدرت قرار دارند جایی برای ابراز وجود ندارند و خود را یکه و تنها می بینند و به گوشه کتابخانه های خود پناه می برند که این خود اول نابودی روشنفکری  و جامعه شناسی است. اما عامل دیگری که به شخصه ان را موثر تر از دیگر عوامل می دانم این است که جامعه شناسان و روشنفکران ما خود را تافته ای جدا بافته می دانند که خود را در مقامی برتر از مردم جامعه می انگارند و این خود عاملی است بر فاصله گیری بین خود و بدنه اجتماع. این گونه است که جامعه شناسان خود را در مقام دانای کل قرار می دهند و می پندارند  هر آنچه را که برای جامعه تجویز می کند، جامعه باید بپذیرد و به ان عمل کند بی آنکه حتی بپرسد چرا؟ آیا زمان ان نرسیده است که از کتابخانه ها، از دانشکده ها و از پیله خود بیرون بیایم و به میان مردم و جامعه برویم؟ ایا وقت ان نرسیده است که جامعه شناسی دانشگاهی را در بستر احتضار خود رها کنیم و بپذیریم که در جامعه شناسی مردم در یک سر این رابطه قرار دارند و بدون تامل با آنها چیزی به اسم جامعه شناسی وجود نخواهد داشت؟

(*) ادوارد سعید از دو نوع روشنفکر سخن می گوید، روشنفکران حرفه ای که به دلیل پیمانی که در ازای پاداش با تشکیلات و مقام های رسمی و قدرتمند بسته اند از عهده هیچ یک از کارهایی که جامعه به عنوان روشنفکر بر عهده انان قرار داده است بر نمی آیند. به عبارت ساده تر، روشنفکر حرفه ای فاقد استدلال فکری است و آن چیزی را می نویسد و یا می گوید که اربابانش از او خواسته اند. در مقابل این نوع روشنفکران، روشنفکران آماتور قرار دارند که دارای تعهدی عاشقانه، خطر پذیر، افشا گر، پایبند به اصول، آسیب پذیر و درگیر با اهداف دنیوی اند.

 

مطلب جناب دکتر صدیقی را در لینک زیر مطالعه فرماید

تحولات اجتماعی یا باد ما را خواهد برد دکنر بهرنگ صدیقی

  • ابوالفضل جلال

نظرات  (۱)

  • سهند ستاری
  • سلام
    کلمات این سطور از گلایه ای حکایت می کرد که الزاما تاملی اکید را بر جلورفت کنونی اندیشه ها القا می کرد و ساختار نوشتار کاملا منطبق بر اندیشه ی روشنگرانی بود که شاید دیگر امروز بایستی از پس هر سوال مذکور ، مسیر غلط رودخانه را تشخیص دهند . از مطلبت استفاده کردم و لذت بردم . به امید تحقق پاسخ همه چراهایی که مطرح شده بود .
    موفق باشی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی