شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

طبقه بندی موضوعی

حق با کیست؛ سواره یا پیاده؟

در خیابان­های شهر دو دسته آدم وجود دارد؛ سواره­ها و پیاده­ها. بسیاری از ما هنگامی که در خیابان­ها در حال رفت و آمد هستیم بی توجه به حق تقدمی که در قانون تعریف شده است عملی را انجام می­دهیم که به ظاهر به نفع ما باشد و زودتر به کارهایمان برسیم. هر شهروندی همه روزه با موتورسوارانی روبرو می­شود که در پیاده­رو­ها تردد می­کنند که به قول خودشان می­خواهند ترافیک را دور بزنند و زودتر به مقصد برسند، اتومبیل­هایی که بی­توجه به چراغ قرمز از چهار راه­ها عبور می کنند، وسایلی که با بوق زدن­های متوالی و بی­مورد سعی در باز کردن راه عبور خود هستند، عابرینی که بدون توجه به علائم راهنمایی و رانندگی از عرض خیابان­ها عبور می­کنند و استفاده از پل­های عابر پیاده را امری تشریفاتی می­دانند. بی­شک بسیاری از ما این تجربه ها را داشته­ایم و یا آن را از نزدیک مشاهده کرده­ایم. حال این سوال پیش می­آید که در این برخوردها حق با کیست؟راننده­ای که با سرعت اجازه عبور به دیگران را نمی­دهد و حق عبور را تنها برای خود می­داند و می­خواهد وسایل دیگر حق عبور را به او بدهند، احتمالاً اتومبیل روبرویی هم همین حق را برای خود قائل­اند. موتورسوارانی که از محل تردد عابرین پیاده عبور می­کند حق را به خود می­دهند. خلاصه کلام این می­شود که در شهرهای بزرگ و در حضور افراد در خیابان چه سواره باشیم و چه پیاده، حق را اول به خود می­دهیم. گویی قانون نانوشته­ای در خیابان­های شهر و فرهنگ شهرنشینی وجود دارد که حق را در همه حال به خود می­دهیم و گویی  حقی برای دیگران نباید قائل باشیم. این مسئله در میان مردم رواج یافته است، زمانی که پیاده هستیم و در موقعیتی همچون عبور از خیابان قرار می­گیریم حق را به پیاده می­دهیم و انتظار داریم که اتومبیل­ها برای این حق ما احترام قائل شوند و اجازه عبور از خیابان را به ما بدهد. زمانی هم که سواره هستیم این حق را برای خود قائل می­شویم و انتظار داریم پیاده­ها ابتدا اجازه عبور اتومبیل ما را بدهند. این معظلی است که در میان شهروندان وجود دارد و تا زمانی که ما در هر حالتی که باشیم حق را به خود بدهیم و حقی برای دیگران قائل نباشیم دچار اختلالات اجتماعی و بروز مسائل و مشکلاتی در شهر خواهیم بود. بی شک یکی از علت­هایی که به بروز ترافیک در شهر می­انجامد وجود این فرهنگ «حق برتر برای خود» در میان شهروندان است. بی­انصافی است که تمام مشکلات ترافیکی را به گردن نهاد­های مسئول و نظارتی بیندازیم و آنها را مقصر بدانیم که اگر این فکر را داشته باشیم به دام همان ذهنیت اشتباه «حق برتر برای خود» افتاده­ایم. فرهنگی اشتباه که منجر به پدیده های نامطلوب شهری چون ترافیک، ازدحام و درگیری های لفظی در میان شهروندان و اختلالات ذهنی و روانی در مردم می شود. فرهنگی که می توان با کمی تأمل در رفتار شخصی افراد از بروز مشکلاتی که پیش می آورد جلوگیری کرد.

اصلاح این فرهنگ اشتباه مستلزم این نکته است که بپذیریم برای دیگران هم باید حقی قائل شد و این را در خود درونی کنیم که لزوماً در هر شرایطی حق با ما نیست. برای اصلاح این فرهنگ ابتدا باید از خود شروع کنیم و خودمان را در موقعیت دیگران قرار دهیم و بپذیریم که اگر در شرایط افراد دیگر باشیم دوست داشتیم چه رفتاری نسبت به خواست های ما صورت گیرد و آن گاه به انجام عمل اقدام کنیم.

 

پی نوشت: این یادداشت در روزنامه خورشید به تاریخ ۲۸ آبان ماه به چاپ رسیده است

 

  • ابوالفضل جلال

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی