حق با کیست؛ سواره یا پیاده؟
- چهارشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۰۲ ق.ظ
در خیابانهای شهر دو دسته آدم وجود دارد؛ سوارهها و پیادهها. بسیاری از ما هنگامی که در خیابانها در حال رفت و آمد هستیم بی توجه به حق تقدمی که در قانون تعریف شده است عملی را انجام میدهیم که به ظاهر به نفع ما باشد و زودتر به کارهایمان برسیم. هر شهروندی همه روزه با موتورسوارانی روبرو میشود که در پیادهروها تردد میکنند که به قول خودشان میخواهند ترافیک را دور بزنند و زودتر به مقصد برسند، اتومبیلهایی که بیتوجه به چراغ قرمز از چهار راهها عبور می کنند، وسایلی که با بوق زدنهای متوالی و بیمورد سعی در باز کردن راه عبور خود هستند، عابرینی که بدون توجه به علائم راهنمایی و رانندگی از عرض خیابانها عبور میکنند و استفاده از پلهای عابر پیاده را امری تشریفاتی میدانند. بیشک بسیاری از ما این تجربه ها را داشتهایم و یا آن را از نزدیک مشاهده کردهایم. حال این سوال پیش میآید که در این برخوردها حق با کیست؟رانندهای که با سرعت اجازه عبور به دیگران را نمیدهد و حق عبور را تنها برای خود میداند و میخواهد وسایل دیگر حق عبور را به او بدهند، احتمالاً اتومبیل روبرویی هم همین حق را برای خود قائلاند. موتورسوارانی که از محل تردد عابرین پیاده عبور میکند حق را به خود میدهند. خلاصه کلام این میشود که در شهرهای بزرگ و در حضور افراد در خیابان چه سواره باشیم و چه پیاده، حق را اول به خود میدهیم. گویی قانون نانوشتهای در خیابانهای شهر و فرهنگ شهرنشینی وجود دارد که حق را در همه حال به خود میدهیم و گویی حقی برای دیگران نباید قائل باشیم. این مسئله در میان مردم رواج یافته است، زمانی که پیاده هستیم و در موقعیتی همچون عبور از خیابان قرار میگیریم حق را به پیاده میدهیم و انتظار داریم که اتومبیلها برای این حق ما احترام قائل شوند و اجازه عبور از خیابان را به ما بدهد. زمانی هم که سواره هستیم این حق را برای خود قائل میشویم و انتظار داریم پیادهها ابتدا اجازه عبور اتومبیل ما را بدهند. این معظلی است که در میان شهروندان وجود دارد و تا زمانی که ما در هر حالتی که باشیم حق را به خود بدهیم و حقی برای دیگران قائل نباشیم دچار اختلالات اجتماعی و بروز مسائل و مشکلاتی در شهر خواهیم بود. بی شک یکی از علتهایی که به بروز ترافیک در شهر میانجامد وجود این فرهنگ «حق برتر برای خود» در میان شهروندان است. بیانصافی است که تمام مشکلات ترافیکی را به گردن نهادهای مسئول و نظارتی بیندازیم و آنها را مقصر بدانیم که اگر این فکر را داشته باشیم به دام همان ذهنیت اشتباه «حق برتر برای خود» افتادهایم. فرهنگی اشتباه که منجر به پدیده های نامطلوب شهری چون ترافیک، ازدحام و درگیری های لفظی در میان شهروندان و اختلالات ذهنی و روانی در مردم می شود. فرهنگی که می توان با کمی تأمل در رفتار شخصی افراد از بروز مشکلاتی که پیش می آورد جلوگیری کرد.
اصلاح این فرهنگ اشتباه مستلزم این نکته است که بپذیریم برای دیگران هم باید حقی قائل شد و این را در خود درونی کنیم که لزوماً در هر شرایطی حق با ما نیست. برای اصلاح این فرهنگ ابتدا باید از خود شروع کنیم و خودمان را در موقعیت دیگران قرار دهیم و بپذیریم که اگر در شرایط افراد دیگر باشیم دوست داشتیم چه رفتاری نسبت به خواست های ما صورت گیرد و آن گاه به انجام عمل اقدام کنیم.
پی نوشت: این یادداشت در روزنامه خورشید به تاریخ ۲۸ آبان ماه به چاپ رسیده است
- ۹۱/۰۹/۰۱