در جستجوی حلقه گمشده؛ یا مصرف کننده جامعه شناسی کیست؟
- شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۲۲ ب.ظ
گلایه: بازخورد مطلب قبلی در میان دوستان در این هفته ای که گذشت از طرفی برایم جالب بود و از طرف دیگر کمی مرا در خود فرو برد. بسیاری از دوستان جامعه شناس، روزنامه نگار، خانواده و... با نظرات من در پست قبلی مخالف بودند اما تنها مخالف بودند و نگفتند که با کجای این مطلب و با چه مخالف هستند تنها مخالف بودند، همین. گلایه ام از آنها این است که نگفتند مخالفت شان و مشکل دیدگاه من در چیست تا در این کفتگو و مباحثه گره ای از نظرات من باز شود چرا که به شخصه نقد را بهتر دوست دارم تا تائید و تشویق را. این گلایه را کردم تا در این پست دوستان نظراتشان را به صورت کتبی بیان کنند تا بهانه ای باشد برای گفتمانی سازنده برای نگارنده این سطور.
در جستجوی حلقه گمشده؛ یا مصرف کننده جامعه شناسی کیست؟
«جامعه شناسی کالایی است که جامعه شناسان تولید می کنند!» (1)
اگر این تعریف را بپذیریم که جامعه شناسان تولید کنندگان کالایی به نام جامعه شناسی هستند این سئوال مطرح می شود که در سر دیگر این رابطه چه کسانی قرار دارند؟ آیا می توان فرد یا افراد مشخصی را برای این کالا در نظر گرفت؟ بگذارید برای پاسخ به این پرسش تقسیم بندی را که مایکل بورُوُی در مورد انواع جامعه شناسی ارائه داده است را به عنوان پایه بحث در نظر بگیرم و این سئوال را در ساختار هر یک از این انواع قرار دهیم تا به پاسخ برسیم.
مایکل بورُوُی کار جامعه شناسی را به چهار نوع تقسیم می کند، جامعه شناسی حرفه ای، سیاست گذار، انتقادی و مردم مدار. (2)
جامعه شناسی حرفه ای چیست و مصرف کنندگان این نوع جامعه شناسی چه کسانی هستند؟ همان طور که از نام آن بر می آید جامعه شناسی حرفه ای را باید در مکان های دانشگاهی و در میان متخصصین این رشته جستجو کرد و آن همان چیزی است که در دانشکده ها و موسسات تخصصی جامعه شناسی رواج دارد و مبتنی بر روش های آزموده شده و در چارچوب قالب هایی مشخص است که نمود آن را می توان در پژوهش ها و مقالات تخصصی این رشته پیدا کرد. با این تعاریف مصرف کنندگان این نوع جامعه شناسی کسانی جز خود جامعه شناسان نیستند و این نوع جامعه شناسی را تنها برای افرادی از جنس خود تولید می کنند.
جامعه شناسی سیاست گذار نیز تعریف مشخصی دارد که از نام آن به راحتی می توان به آن پی برد. جامعه شناسی سیاست گذار، جامعه شناسی است که در خدمت هدفی است که سیاست گذاران بر عهده آن قرار داده اند و آن هدف چیزی نیست جز ارائه راهکارهای اجتماعی برای مشکلاتی که سیاست گذاران با آنها در گیرند و مشروعیت بخشیدن به راه حل های موجود. مصرف کنندگان این نوع، سیاست گذاران اجتماعی کشور هستند که این کالا (جامعه شناسی) را برای یافتن راه حل و یا توجیه راه حل از جامعه شناسان مطالبه می کنند تا وجهه ای علمی به کارهای خود بدهند. در این نوع جامعه شناسی گستره مصرف کنندگان از جامعه شناسی حرفه ای فراتر می رود و سیاست گذاران را نیز فرا می گیرد.
جامعه شناسی انتقادی، جامعه شناسی است که صحت و سقم مفاهیم و فرضیه های هنجاری و توصیفی جامعه شناسی حرفه ای را مورد بررسی قرار می دهد و آن را مورد نقد قرار می دهد. جامعه شناسی انتقادی می کوشد تا توجه جامعه شناسی حرفه ای را به مواردی جلب کند که نادیده گرفته شده است. در این نوع جامعه شناسی مشتریان از دو نوع قبلی فراتر می رود و کلیه بدنه روشنفکری را فرا می گیرد. به نظر من جامعه شناسی انتقادی وجدان بیدار دو نوع دیگر جامعه شناسی است. (3)
آخرین نوع جامعه شناسی، جامعه شناسی مردم مدار است که بر مبنای گفتگویی دو طرفه بین جامعه شناس و گروه های مردمی شکل می گیرد؛ به طوری که هر یک از طرفین با تفکرات و پیش زمینه های فکری خود وارد این گفتگو می شود و می کوشد خود را با دیگری تطبیق دهد. در این نوع جامعه شناسی، جامعه شناس خود به عنوان یک فرد وارد گفتگویی دوسویه با مردم می شود. همان طور که از این تعریف بر می آید مشتریان این نوع جامعه شناسی تمام افراد یک جامعه هستند. جامعه شناسی مردم مدار می کوشد تا بستری را برای ارتباط دوسویه با افراد اجتماع که خاستگاه و موارد مطالعه این علم هستند برقرار کند. این ارتباط منجر به بالا رفتن آگاهی و بینش افراد اجتماع نسبت به مسائل و کنش های اجتماعی می شود که در اطراف آنها در حال شکل گیری است و از این طریق وانکنش های معقول و مناسب را از افراد خواهیم داد. جامعه شناسی مردم مدار مناسب ترین راه یک ارتباط ایدآل را در اختیار جامعه شناسان قرار می دهد تا با موضوعات مورد مطالعه خود از نزدیک و در یک رابطه دوسویه ارتباط برقرار کند.
با توجه به تعاریف ذکر شده شاید بتوان به سئوال ابتدایی اینگونه پاسخ داد که مشتریان کالایی به نام جامعه شناسی تمامی افرادی هستند که در یک اجتماع انسانی زندگی می کنند.
پی نوشت:
(1) این مفهوم از دکتر بهرنگ صدیقی است که به صورت مفصل در وبلاگ شخصی ایشان به آن پرداخته شده است و برای مطالعه آن می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید.
کلیک کنید: چیستی جامعه شناسی: جامعه شناسی یا جامعه شناسی ها دکتر بهرنگ صدیقی
(2) این تقسیم بندی را مایکل بورُوُی در مقاله ای با عنوان " درباره جامعه شناسی مردم مدار" به آن پرداخته است که این مقاله را می توانید در لینک زیر بیابید و مطالعه کنید
کلیک کنید: درباره جامعه شناسی مردم مدار مایکل بوروی
(۳) مایکل بورُوُی در «درباره جامعه شناسی مردم مدار» بیان می کند که «جامعه شناسی انتفادی وجدان بیدار جامعه شناسی حرفه ای است، همان طور که جامعه شناسی مردم مدار، وجدان بیدار جامعه شناسی سیاست گذار است». این مفهوم را باید در بستر اجتماعی آن قرار داد. مایکل بورُوُی در بستر جامعه شناسی امریکا این مفهوم را ارائه می دهد، به اعتقاد من در جامعه ایران جامعه شناسی انتقادی نقشی فراتر دارد و همزمان وجدان بیدار جامعه شناسی حرفه ای و سیاست گذار را بر عهده دارد و برای جامعه شناسی مردم مدار جدای از نقش وجدان بیدار جامعه شناسی سیاست گذار نقش های دیگری هم قائل ام که در آینده ای نزدیک مفصل به آن خواهم پرداخت.
- ۸۹/۰۳/۲۲
با تقسیم بندی که از قول بوروی مطرح کرده ای موافقم. فقط نباید از این نکته غفلت کرد که این چهار نوع جامعه شناسی رقیب هم نیستند، بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند. نکته دیگر این که، چنان که گفته ای، بوروی این تقسیم بندی را در خصوص جامعه شناسی امریکا طرح کرده. بنابراین از طرفی نباید هول برمان دارد؛ گویا فقط جامعه شناسی ما نیست که چنین گرفتاری هایی دارد و این درد مشترک جامعه شناسان و جامعه شناسی است. ضمن آن که باید توجه داشت که هدف گذاری جامعه شناسی مردم مدار در جامعه ای مثل امریکا جامعه مدنی است و بستر عملکرد آن نهادهای مدنی است. باید فکر کنیم در خصوص جامعه خودمان که نهادهای مدنی در آن پا نگرفته. در چنین اوضاعی چه باید کرد؟