شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

شبگردی

در شهر من مردی است که شب ها روی دیوارهای شهر عربده می کشد؛ اینطوری، آآآآآآآآآآآآ

طبقه بندی موضوعی

تقدس زدایی از چهره جامعه شناسی

جامعه شناسی باید راهی به میان مردم بیابد این رهیافتی است که جامعه شناسی مردم مدار در پی رسیدن به آن است. اما چگونه می توان به این هدف رسید و روزی را دید که جامعه شناسی در میان مردم به رشته ای مورد نیاز و ضروری میان مردم تبدیل شود. یکی از عواملی که نقش بازدارنده در رسیدن به این هدف دارد تقدس گرایی این رشته در میان جامعه شناسان و محدود کردن آن در مجامع دانشگاهی است. مگر نه این که جامعه شناسی علمی است که به رفتارهای افراد در بستری اجتماعی می پردازد، پس چگونه است که خود را از افراد اجتماع به دور ساخته است و به مفاهیم کلی در بستری نا مفهوم می پردازد. این راهی است که سالهاست ما به اشتباه آمده ایم و برای جبران آن باید ابتدا بینش خود را نسبت به این رشته و کارکردهای آن عوض کنیم.

با نگاهی به گذشته و حال جامعه شناسی در می یابیم که جامعه شناسان همواره دچار توهمی تاریخی بوده و خود را همچون پیامبران علم و اجتماع و جامعه شناسی را تنها راه تعالی انسان به سعادت می دانند و به خود همچون افرادی برتر می نگرند و بر خود نام نخبگان اجتماع را می نهند واژه ای که در این روزگار بیشتر انسان را به خنده می اندازد تا فکر. حال باید از این پیامبران دروغین پرسید که کدام یک از راه هایی که ارائه داده اید به حال افراد اجتماع مفید بوره است؟ نظریاتتان چقدر از بار فقر کاسته است و چقدر در کم شدن نابرابری های اجتماعی مفید بوده اید؟ نگریستن به جامعه شناسی به عنوان امری مقدس و یکه، در انحصار نگاه داشتن ابراز عقاید و نظرات در دایره محدود جامعه شناسان، استفاده از زبانی علمی و... اشتباهاتی بوده است که سالهاست به آن دچار بوده و هستیم. اشتباهاتی که ما را از مخاظبین اصلی خویش دور ساخته است.   

جامعه شناس باید بگوشد تا به جای شیوه نگارش اقتدارگرایی که در آن نویسنده یعنی شناسای آگاه و دانا که همه چیز را تعین و مرزهای اثر را مشخص می کند، خواننده را، که همانا افراد اجتماع هستند "تا حد نویسنده اثر" تعالی دهند. روش تازه ای که استوار بر برابری دو اندیشه نویسنده و خواننده است. جامعه شناس نباید هیچ افسوسی را برای از دست دادن جایگاه مقدس جامعه شناسی در میان دیگر علوم داشته باشد چرا که این دگرگونی رهیافتی است تا این رشته را از دسترس سرآمدان جامعه و نظارت سرمایه خارج و به میان مردم عادی راه یابد. برای کنار گذاشتن شیوه نگارش اقتدار گرا کتاب های علمی باید زبانی جایگزین نمود که نه تنها با ان بتوان به خوبی مفاهیم را انتقال داد بلکه زبانی همه فهم باشد. یکی از شیوه هایی که به ما در انتقال مفاهیم جامعه شناسی و به اشتراک گذاشتن آن با مردم کمک خواهد کرد استفاده از زبان ادبیات داستانی است. تجربه تاریخی نشان داده است که توده ها داستان ها را زودتر از متون علمی و کلاسیک می پذیرند و این نکته ای ست که که جامعه شناسی از آن غافل مانده است و اگر در ادبیات داستانی آثاری نیز با محوریت جامعه شناسی شکل گرفته است تنها از سوی نویسندگانی بوده است که تخصصی در این رشته نداشته اند و این خود عاملی بوده است که آثاری ضعیف به وجود آورده اند. حال وضعیتی را تصور کنید که در آن جامعه شناسی که استعدادی هم در داستان پردازی دارد و مفاهیم جامعه شناسی را از زبان قهرمانان داستان بیان کند چه اتفاقی می افتد، بی شک این مفاهیم بهتر و ماندگارترند در ذهن مخاطبین و تا مدتها در ذهن او باقی می مانند و جامعه شناس می تواند از این روش به خوبی استفاده کند بی آنکه متهم به پایین کشیدن سطح علمی و تخصصی جامعه شناسی شود.

  • ابوالفضل جلال

نظرات  (۱۱)

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز

وب جالب و خوبی داری .. ادامه بدی موفق میشی انشاالله ...
اگه دوست داشتی من رو با اسم هواداران محسن چاووشی لینک کن و بفرمایید که با چه اسمی شما را لینک کنم
راستی ... سایت ما آپلود عکس و چت روم و انجمن و خیلی چیزای دیگه داره
تازگیا یک مسابقه بزرگ ترتیب دادیم .. اگه دوست داشتی شرکت کن ... جایزه ش موبایل به رسم یادبود خواهد بود ... منتظرم عضو عزیزم ...
  • مهران حاج محمدبان
  • ممنون.
    فقط مثل همیشه می گویم امیدوارم باعث نشود تا جامعه شناس تبدیل به هنرمند و زورنالیست و فعال سیاسی و ... شود. به یک دلیل ساده: چون آنها هستند. پس چه کسی جامعه را به شیوه و زیان علمی بررسی کند؟ ما البته میتوانیم محصولاتمان را ارائه کنیم که چیزی تولید کرده باشیم. این مهم را هم جامعه شناسان حرفه ای انجام میدهند.
  • بهرنگ صدیقی
  • به نظرم راهی که عملی تر می نماید این است که هنرمند و ژورنالیست و فعال سیاسی و ... مسلح به تخیل جامعه شناختی شوند و این همان هدفی است که آموزش تخیل جامعه شناختی باید در پیش گیرد.
  • عبدالصابر کاکایی
  • سلام. شاد و خرسند شدیم از راه اندازی این وبلاگ برادر. امیدوارم همیشه اینچنین پر بار باشد. یاحق
    داستان از چه قرار بود؟
    یک مطلب جدید بعد از چند وقت!!
    درود
    از مقاله شما لذت بردم. جای تحسین داره...
    ...اما... به نظر حقیر (اگرچه شخصا مذهب گرا نیستم) افزودن جنبه های قدسی به مباحث اجتماعی، میتونه افراد بیشتری رو به میدون نظریه پردازی در باب این مبحث بکشونه. در مرحله بعد با شیوه ی تشریحی (نه توجیحی) میشه در جذب افراد به سمت جامعه شناسی مدرن (...و چه بسا پست مدرن!) نتیجه ی مطلوب تر رو انتظار داشت.
    همچنین......... با دایره واژگانی بر گرفته از باید ها و نباید ها که سعی در تحمیل هنجاری رو دارند،،،،،،،،،،،،،، نمیشه نسل امروز رو که گرایش به کثرت گرایی در همه ی جریانها داره رو مجاب به پذیرفتن نظریه ای نمود... در هر صورت مقاله شما اونقدر قابل تحسین هست که مخاطب رو تا آخر متن بکشونه و همین یک مورد کافیه که معترف عمق مطلب شما باشیم...
    شاد زی
    مهر افزون
    هنوز خل و چلی ..! موفق باشی.....
  • یه دختر پایه
  • سلام
    واقعا متشکرم که ب وبلاگم سرزدین.
    خیلی خیلی خیلی خیلی متشکرم
    سلام جناب جلال
    از اینکه از خرد تارنمای من گذشتید و شاید تلخ نقد من را از نظر گذراندید، از شما ممنونم.
    و البته امیدوارم در این راکدآباد علوم اجتماعی مجالی بیابم و خام اندیشی هایم را با دوستانی چون شما در میان گذارم.
    دیگر آنکه مطلب شما را با خود به خانه می برم تا درست و حسابی از خجالتش بدر آیم؛ اما در کل با تقدس زدایی از جامعه شناسی موافقم و راستش را بخواهی منی که روزگاری سینه چاک این جرگه بودم گاه شک می کنم (حتی) به وجود آنچه تا امروز جامعه شناسی دانسته ام.
    دیگر اینکه امروز در کتابفروشی جامعه شناسان پرسان کپسول بودم ، گفتند نیامده ؛ درکل منتظرم.
    با این منزوی در ارتباط باشید.
    سلام آقای جلال نقد مطلبتان را در تارنمایم درج کردم ؛ امیدوارم گفتمان پرشوری میانمان دربگیرد ؛ در کل از تلخی و شاید بی ادبی که ناخواسته از نوشته ام مستفاد می شود پوزش می طلبم.
    سلام جناب جلال از اینکه به تارنمای من مراجعه کردید ممنونم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی